سفارش تبلیغ
صبا ویژن



نامه دختر شهید علمدار به پدر شهیدش -






درباره نویسنده
نامه دختر شهید علمدار به پدر شهیدش -

آخر عشق(شقایق عاشق)
شهادت عبارت است از زندگی در حال هشیاری، و آزادی در راه وصول به هدف عالی تر از زندگی طبیعی بواسطه شهادت. این خصیصه و پدیده ای است که همه شهدا دارای آن می باشند.





تماس با نویسنده


مرداد 1387
شهریور 1387
مهر 1387
آبان 1387
آذر 1387
دی 1387
بهمن 1387
اسفند 1387
اردیبهشت 1388

صوراسرافیل [82]
سرافرازان [190]
کربلایی110 [182]
رقص گلها [221]
[آرشیو(4)]

وبلاگ گروهی فصل انتظارsina12.plb.ir
سجاده ای پر از یاس
.:: در کوی بی نشان ها ::.
عــــــــــروج
تخریبچی ...
حزب الله
.::کبوتر حرم::.
شهدای دفاع مقدس
چفیه
مسافر عاشق
امیدزهرا omidezahra
به یاد لاله ها
..:: نـو ر و ز::..
حرم دل
سلام محب برمحبان حسین (ع)
عاشقان شهادت
بانوی بی نشان
آل طه خادم اهل بیت
او خواهد آمد ولی با دعا زودتر
بسیجیان خط شکن
هیئت دانشجویی انصارالحسین(ع)
کمترین محب امام زمان (عج)
ذاکر عاشورایی
استاذنا (آیت الله حاج شیخ جواد مروی)
هیئت محبین الائمه شاهرود
وحدت و تفرقه
کتابخانه باقرالعلوم(ع) شیخ عامر
آرزویم شهادت
بصائر بندر گز
یگانه
کاش طوفانی بگیرد.......
.::راهی به آسمان::.
بسیجی شهید محمد عبدی





انتفاضه سوم ، نماد مقاومت اسلامی

 
لوگوی شماره یک وبلاگ
نامه دختر شهید علمدار به پدر شهیدش -


لوگوی شماره دو وبلاگ
نامه دختر شهید علمدار به پدر شهیدش -





















کل بازدید ها : 156083

بازدید امروز : 22

بازدید دیروز : 57


آخر عشق
بابا مجتبی سلام

امیدوارم حالت خوب باشد. حال من خوب است، خوب خوب. یادش بخیر! آن روزها که مهد کودک بودم و موقع ظهر به دنبالم می آمدی.همیشه خبر آمدنت را خانم مربی ام به من می رساند: سیده زهرا علمدار! بیا بابات آمده دنبالت. و تو در کنار راه پله
مهد کودک می نشستی و لحظه ای بعد من در آغوشت بودم. اول مقنعه سفیدم را به تو می دادم و با حوصله ای بیاد
ماندنی آن را بر سرم می گذاشتی و بعد بند
کفشهایم را می بستی و در آخر، دست در دستان هم بسوی خانه می آمدیم و با مامان سر سفره ناهار می نشستیم و چه بامزه بود.

راستی بابا چقدر خوب است نامه نوشتن برایت و بعد از آن با صدای بلند، رو به روی عکس تو ایستادن و خواندن؛ انگار آدم سبک می شود. مادر می گوید: بابا خیلی مهربان بود،اما خدا از او مهربانتر است و من می خواهم بعد از این نامه ای
برای خدا بنویسم و به او بگویم که می خواهم تا آخر آخر با او دوست باشم و
اصلاً باهاش قهر نکنم. اگر موفق شوم به همه بچه ها خواهم گفت که با خدا
دوست باشند و فقط با او درد دل کنند. مادر بزرگ می گوید هرچه می خواهی از خدا بخواه و من از خدا می خواهم که پدر مردم
ایران حضرت آیت ا.. خامنه ای را تا انقلاب مهدی(عج) محافظت فرماید و دستان پر مهر پدرانه اش همیشه بر سرِ ما فرزندان شهدا مستدام باشد.

ان شا ا.. ، خدانگهدار– دخترت سیده زهرا


نویسنده » آخر عشق(شقایق عاشق) . ساعت 1:52 عصر روز سه شنبه 88 فروردین 25